آقا رفتند سراغ کاری که در ذهنشان بود و گفتند: این آقایی که 5 دقیقه وقت میخواست، بیاد. یکی به شوخی از بین جمعیت گفت: بردنش! اما جوان بیمحابا خودش را رساند به جلوی سن که با واکنش بچههای محافظ روبرو شد، آقا خواستند که برود پشت تریبون و صحبت کند…
بصیرت